هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

آمده ایم تا حرفمان را بزنیم

آمده ایم تا حرفمان را بزنیم



الهام نصیرزاده| به گزارش هفته نامه افق کویر، صبح روز شنبه 27آبان جمعی از همسران کارگرهای مجتمع معدنی فسفات در محل فرمانداری بافق تجمع کردند.
در این تجمع هیچ کدام به علت ترس از بیکار شدن شوهرانشان نه اجازه تصویر برداری دادند نه به معرفی خود پرداختند 
آنها بصورت دسته جمعی مشکلاتشان را بیان کردند؛ زنی در حال اشک ریختن و دیگری بابغض، بانوی جوانی دیگر که مادرش یا مادرشوهر پیرش وی را همراهی کرده بود از مشکلاتشان گفتند.
مادری که پینه بردست و چروک بر پیشانیش نشسته بود گفت: چرا با وجود این همه بیماری که داریم و هزار زحمت که فرزند بزرگ کرده ایم حال باید شاهد بدبختی فرزندانمان باشیم هر لقمه نانی که می خوریم به یاد آنها می افتیم که پولی ندارند تا مایحتاج زندگی را فراهم کنند هر زمان به منزل فرزندم می روم آنها را در حالت ناراحتی و بی حوصلگی می بینم که اصلا حوصله پاسخگویی زن و بچه خود را ندارند و به راحتی با آنها دعوا می کنند. 
همسر یکی دیگر از کارگران افزود: چرا باید همسرانمان را که 15 سال سابقه کار دارند تهدید کنند و به راحتی بگویند هر زمان که دوست داشته باشیم اخراجتان می کنیم. 
وی تصریح کرد: آنها 40 الی 60 نفر نیرو آورده اند و کار اداری به آنها داده اند .
 وی اظهار داشت: همسران ما طبق سال 1393 حقوق می گیرند؛ البته  سه ماه است که حقوقی دریافت نکرده اند و حتی حقوقشان کمتر هم شده است. 
وی ادامه داد: چرا باید قرارداد سفید امضا کنند؟ این چه قانونی است که شخصی که 16 سال کار می کند باید بشنود یا امضا میکنی یا اخراج خواهی شد ؟ چرا باید حقوق از یک میلیون و پانصد هزار تومان به یک میلیون صد هزار تومان کاهش یابد؟
در گذشته شیر توزیع می کردند از بسته های یک ونیم لیتری تبدیل شد به بسته های کوچک و حالا دیگر اصلاً سهمیه شیر را قطع کرده اند. 
 
همسرانمان به مشکل ریوی 
دچار گردیده اند 
 
زن دیگری گفت: به گفته پزشک ریه همسرم تمام شده است  دستهایش به خارش افتاده است پوست دستش می افتد، جوش می زند این معدن سیلیس دارد شیشه خالی است. 
چرا باید با طی مسافت 35 کیلومتر و حضور در این معدن آخر با آنها اینگونه رفتار شود و حق و حقوقشان ضایع شود. 
همسران ما بعد از بازنشستگی یا مرگشان فرا رسیده یا باید به درمان بیماریهایی که از این معدن دچار شده اند بپردازند. 
 یکی دیگر از معترضین گفت: ما دل و امیدی نداریم؛ اما آمده ایم حرفمان را بزنیم تا آنهایی که خوابیده اند راحت به خوابشان ادامه بدهند.  شرکت فسفات به شرکت رهاب واگذار گردیده که  تحت شرکت قرب قائم است که مشهدی هستند و یکسال است که معدن را تحویل گرفته اند و ما این مشکلات را داریم نزدیک به یکسال پیش شوهرانمان اقدام کرده اند و قدم اول را برداشتند حال ما آمده ایم تا بگوییم شرکتی که در حال حاضر آمده است زمان ورودش ما را خوشحال کرد، چون به یکی از نهادها واگذار شده است و همه ما خوشحال شدیم وضع ما بهتر خواهد شد؛ اما آنها تنها نشانه آن نهاد را بر روی تابلو زده اند.
وی افزود: در این مدت هیچکس به داد ما نرسید؛ فقط خدا می داند دیگر گرسنگی و شرمندگی و بدبختی در مقابل فرزندانمان ما را دچار مشکل کرده است ما گرسنگی را تحمل می کنیم بچه چه می فهمد؟! 
یکی دیگر از معترضین در حال اشک ریختن گفت: روز جمعه پدرو مادرمان همراه با مواد غذایی از پیاز گرفته تا مرغ وبرنج به خانه ما آمدند تا ناهار باهم باشیم. 
 
مسئولین!فرزندی آرزوی مرگ پدر خود را دارد 
 
زن جوانی که فرزند کوچکی به همراه داشت با چشمان گریان گفت:  روز گذشته شهیدان مدافع حرم را نشان می داد در جمع هم نشسته بودیم که فرزندم جلو پدرش گفت ای کاش بابا شهید می شد و به ما حقوق می دادند. فرزندان ما چه سختی هایی را متحمل می شوند که باید در برابر پدرشان این حرف را بزنند. شوهرم می گفت: کجا هستند مسئولین تا بشنود فرزندی آرزوی مرگ پدر خود را دارد 
زن دیگری گفت : فرزندم چشمش به یارانه ای بسته است که می گیریم  شاگرد ممتاز شده است می گوید چه زمانی یارانه می دهند تا جایزه مرا خریداری کنید؛ فقط به او وعده می دهیم. 
طالعی معاون فرماندار بافق زمان تجمع از آنها درخواست کرد 2 ساعت فرصت بدهند تا پس از برگزاری جلسه و بررسی و تصمیم گیری نتیجه نهایی به آنها اعلام شود.
پس از گذشت یک ساعت و نیم همسران این کارگران نتایج را با تماس به هفته نامه افق کویر اینگونه اعلام نمودند: به ما وعده داده اند که دوشنبه حقوق یک برج را با اصول پرداخت کنند و تا آخر همین هفته هم حقوق معوقه را واریز نمایند از مشکلات دیگرمان صحبت به میان نیامد؛ اگر برطرف نگردد حتما به نهاد مربوطه مراجعه خواهیم داشت .
خبرنگار هفته نامه افق کویر در نظر دارد این مسایل را با گفتگو با مدیران این مجموعه معدنی پیگیری کند.