هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

اقتصاد مقاومتی از حرف تا عمل (قسمت 27)

اقتصاد مقاومتی از حرف تا عمل (قسمت 27)



 
تهیه و تنظیم: امیر عباس امینی
 
 
 
 
بی رغبتی به اقتصاد مقاومتی در برنامه ششم توسعه کشور: (بر اساس تحلیل نشریه پنجره شماره 257 ).
محتوای لایحه برنامه ششم توسعه بیانگر بی اعتقادی دولتمردان به اقتصاد مقاومتی است.تذکرات پی در پی رهبر معظم انقلاب در یکسال اخیر نیز همین حقیقت را تأیید می کند که مسئولان دولتی باور قلبی به این سیاست ها ندارند. به عنوان مثال رهبر انقلاب در دیدار روسای دانشگاهها، پژوهشگاهها، مراکز رشد و پارک های علم و فن آوری در 20 آبان 94 درباره اقتصاد مقاومتی فرمودند:
«در این زمینه هم حرف زیاد زده ایم،دوستان هم مطالبی بیان کرده اند. دیگران هم گفته اند لکن آنچه در واقع باید اتفاق بیفتد. هنوز اتفاق نیفتاده؛ بنده این را عرض بکنم؛ تازه گزارش مسئولین دولتی برای برنامه های اجرایی اقتصاد مقاومتی دست بنده رسیده؛ تازه چند روز است! یعنی آنچه در واقع باید تحقق پیدا کند، در اقتصاد مقاومتی، هنوز ما با آن فاصله داریم.»
نگاه پراکنده و از هم گیسخته دولت به سیاست های اقتصاد مقاومتی در لایحه برنامه ششم در حالی است که همانطور که رهبر معظم انقلاب، بارها تأکید کرده اند، این سیاست ها یک بسته کامل و منسجم است و باید بصورت بسته ای بعنی هماهنگ: یکپارچه و منظم اجرا شود.
مقام معظم رهبری فرموده اند: « سیاست های اقتصاد مقاومتی یک بسته کامل و منسجم است؛ این بسته هم تراوش فکر شخصی نیست. این عقل جمعی است. یک جماعتی نشسته اند، دوستان اقتصاد دان حاضر هم بعضی هایشان می دانند و مُطلعند.. کار مُعضَّلی انجام گرفته، بعد هم آمده اینجا، چکش کاری شده، روی آن بحث شده، فکر شده، مطالعه شده، بعد رفته مجمع تشخیص(مصلحت) و روی آن مطالعه شده، بالاخره آمده و نتیجه شده این سیاست ها، یعنی محصول یک فریند معقول و مدبرانه ای است؛ لذاست که اقتصاد مقاومتی را همه تأیید کردند؛ یعنی من در یک مورد سراغ ندارم که از اقتصاددان و از کسانی که با ما بد هستند، این اقتصاد مقاومتی، این سیاستها را تخطئه کرده باشند؛ نه، همه قبول کردند. خب، این یک بسته منسجم است، باید مجموعاً انجام بگیرد.»
تکرا واژ ه ی اقتصاد مقاومتی در بیان مسئولان و عدم اجرای این الگو، طبیعتاً موجب افزایش آسیب پذیری اقتصاد کشور خواهد شد. با این حال از تبعات آدرس غلطی که برخی مسئولان دولتی به مردم می دهند و کارهای روزمره یا متداول خود را اقتصاد مقاومتی جا می زنند برخی نباید غافل شد.
در مجموع به نظر می رسد اقتصاد دانان لیبرال یا نئولیبرالی که سیاست های اقتصادی دولت یازدهم را هدایت می کنند، مانعی جدی بر سر راه اجرای اقتصاد مقاومتی هستند. چون اولاً آن شرایط فرهنگی و اجتماعی جوامع لیبرال(آزادی گرای غربی) در ایران کمتر وجود دارد و ثانیا ً خود همان غربی ها برای اجرای اقتصاد لیبرالی خود به موازین و مقرراتی پایبندند که در ایران کمتر مشاهده می شود که یکی از آنها بازوی اجرایی قوی و گرفتن صحیح مالیات و دخالت سنجیده و عقلایی دولت در تنظیم بهای زمین و مسکن است که در ایران نه با تصاعد عددی که گویا با تصاعد هندسی بالا می رود. مشکل اصلی در ایران علاوه بر اجرای ناصحیح و ناقص همان اقتصاد لیبرالی، وجود نهاد های قدرت سودجو و رانت خواه و فرصت طلب است که فرصت کسب و کار برای آحاد مردم مستضعف یا حتی متوسط جامعه را براحتی می سوزانند و حتی تیشه بر ریشه بخش خصوصی مولد و کار آفرین می زنند.
تا زمانی که دست های آلوده در اقتصاد زیاد است، جایی کمتر برای دستهای متفکر و خلاق و زحمت کش وجود خواهد داشت. دستهای آلوده ای که گاه با تکیه بر غفلت مسئولان و حتی استفاده ابزاری از آنها و تشریک مساعی با ایشان راه چپاول بیت المال و منابع و سرمایه های گوناگون این کشور را هموار می کنند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار هیئت دولت با ایشان در شهریورماه 94 درباره عملکرد دوت در اقتصاد مقاومتی اینچنین گفت: « کارهایی که انجام گرفته در زمینه اقتصاد مقاومتی نیست؛ بلکه کارهای جاری دستگاههاست؛ این مقدار کافی نیست.»
بالاخره باید به این سوال پاسخ داد که آبا تدوین لایحه برنامه ششم توسعه با این محتوای ضعیف و با این کم رغبتی به اشاعه اقتصاد مقاومتی و ربط دادن غیر صادقانه کارهای روزمره به اقتصاد مقاومتی، و بال گردن این الگوی مترقی و وطن ساز نخواهد بود؟!!