هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

اقتصاد مقاومتی از حرف تا عمل (قسمت 13)

اقتصاد مقاومتی از حرف تا عمل (قسمت 13)



 
تهیه و تنظیم: امیر عباس امینی
 
 
 
به نقل از مجله « عصر اندیشه» شماره 10 بهمن 94 
تحلیل اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران در کلام دکتر ابراهیم رزاقی استاد دانشگاه تهران
با عنوان: بازگشت دولت سرمایه داری
*الگوی سیاسی انقلاب اسلامی ایران در حال جهانی شدن است، اما این کافی نیست. بلکه باید الگوهای فرهنگی و اقتصادی نیز به آن منضم شود. با اقتصاد می توان پایه های یک حکومت را پی ریزی یا نابود کرد. وقتی آمریکا از راه مبارزه های ایدئو لوژیکی نتوانست شوروی را از پا در بیاورد، وارد جنگ نرم اقتصادی با این کشور شد.شوروی پس از آنکه نتوانست وعده عدالت خود را محقق کند، و پس از آنکه اشرافی گری در این کشور ابر قدرت گسترش یافت، این بار نوبت آن رسیده بود که آمریکا با نفوذ فکری و فرهنگی خود، افکار و رفتار رهبران، مسئولان و مردم شوروی را تغییر دهد، در چنین شرایطی چاره ای جز فروپاشی نیست!
* پس از آنکه تلاشهای نظامی غرب در مورد نظام جمهوری اسلامی ایران بی ثمر افتاد، سعی کردند، به طور پنهان خط لیبرالیسم اقتصادی(آزادی اقتصادی) را در ایران پیاده کنند. لیبرالیسم ذهن افراد جامعه را تصرف کرده، انان را بی خاصیت و صرفاً خود خواه می کند. این گونه8 بود که پس از پایان یافتن جنگ تحمیلی، مدل اقتصاد سرمایه داری نئو لیبرالی(آزادی مدرن اقتصادی) آمریکائی هم بر ما تحمیل شد. در واقع، این مدلی بود که « صندوق بین الملل پول» بر مقام 70 کشوری که بدهکار آن بودند، تحمیل کرد. ما با وجود اینکه استقلال سیاسی داشتیم، از این سیاست ها پیروی کرده و آن را اجرا نمودیم.
در حالی که این سیاست ها، دقیقاً مغایر و مخالف بندهای اقتصادی قانون اساسی و اندیشه های رهبران انقلاب بود. حتی این سیاست، ابتدا در مجلس شورای اسلامی تصویب نشد، اما به عنوان جزئی از برنامه های عمرانی، عملیاتی شد. ولی هرگز به مردم گفته نشد که در حال اجرای سیاست لیبرالی هستیم، نه سیاست های قانون اساسی و اسلام. آنچه که امروز شاهدش هستیم، محصول مجموع این سیاست های اقتصادی است که تا کنون 1300 میلیارد دلار از سرمایه های ایران به پای آن هزینه شده و در عین حال، مشکلات اقتصادی مان را نیز تشدید کرده است.( منظور واردات بی برنامه و بی فایده و مُضِر است)
این سیاست عملاً وابستگی اقتصاد ما را به خارج بیشتر کرد، به گونه ای که مواد نفتی و پتروشیمی و معدنی را به صورت خام صادر می کنیم، اما کالاهای مصرفی، به عنوان مثال 60 درصد محصولات کشاورزی را از طریق واردات تهیه می کنیم. فاجعه ای که در ایران رخ داده است، تنها به سبب اجرای سیاستهای صندوق بین المللی پول و مدل سرمایه داری نبود، بلکه در این میان، تصمیمات و رفتارهای غیر حساب شده و غلط مسئولین نیز مزید بر علت شده است. به عنوان نمونه می توان به این موارد اشاره کرد:
*یکی از سیاست هایی که باعث شد، اقتصاد کشور بیشتر تخریب شود، عرضه ارزان دلار بود؛ تقویت پول داخلی از طریق تعیین ارز به قیمت پایین فاجعه ای است که رخ داده است. نتیجه این کار آن بود که تولیدات داخلی نتوانسته اند با کالاهای وارداتی رقابت کنند. به عبارت روشن تر، نظام اقتصادی ما با این سیاست به تولیدکنندگان خارجی، واردکنندگان و فروشندگان، یارانه های گزاف پرداخت می‌کند.