هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

اقتصاد مقاومتی از حرف تا عمل (قسمت دوم)

اقتصاد مقاومتی از حرف تا عمل (قسمت دوم)



تهیه و تنظیم: امیر عباس امینی|
به نقل از نشریه شرق، چهار شنبه 11 شهریور 94 :« از زبان مسئولان»
-آقای یحیی آل اسحاق،رئیس پیشین اتاق بازرگانی:« مجبور به باز کردن قطعه 598 بهشت زهرا می شویم»
قطعه 598 بهشت زهرا، همان قطعه ای است که جمع کثیری از ورشکسته ها و سکته کرده های اقتصادی آنجا خوابیده اند. سالها پیش بعد از جنگ، وقتی به یکباره تجارت و واردات آزاد شد، عده ای با انبوهی از بدهی، راهی بهشت زهرا شدند. این بخشی از اظهارات یحیی آل اسحاق است که روزی سکان دار وزارت بازرگانی دولت اصلاحات و سازندگی هم بوده است.
 به عقیده او نظام بانکی آن قدر بحران زده و متزلزل است که حالا دیگر تکیه گاهی برای تولید نیست. یک بانک هزار میلیارد سرمایه دارد اما 12 هزار میلیارد تومان وام داده است. بانکهای ما با نرخ سودی که در اختیار دارند، در آمد و سود آنها قابل قیاس با هیچ فعالیت اقتصادی در ایران نیست. یعنی یک قِران خودشان را 10 تومان می فروشند. بخاطر سودهای کلان، وام های بزرگی داده اند که ریسک بالایی برایشان در پی داشت و حالا همان بزرگ ها(و آقازاده ها)،پولهای بانکها را پس نمی دهند و در عوض کارخانه ها ر ا تحویل بانک ها داده اند. حدود هزار و 400 کارخانه را تحویل گرفتند که حالا بانک هم نمی تواند کار خانه های ورشکسته را اداره کند. کارخانه های ورشکسته هم که برای بانک ها پول نمی شود. 60 درصد تسهیلات بانک ها به افراد صاحبنام و صاحب رانت و شهرت داده شده است نه به فعالان و گره گشایان اقتصادی. هفتاد درصد تولید کشور به چنین مجموعه به هم ریخته ای مُتکی است. اینجاست که امضای تسهیلات سرقفلی پیدا می کند و فسادها به دنبال همین کَسری ها بوجود می آید. اقتدار سیاسی به اقتدار اقتصادی متصل است. اگر شرایط پسا تحریم مدیریت نشود، باید یک قطعه 598 جدید در بهشت زهرا باز کنیم.
به نقل از نشریه« پنجره» شماره 257 شنبه 10 بهمن 94 با عنوان « خطای تیر تدبیر»
-آقای محمد رضا پور ابراهیمی( عضو کمیسیون اقتصادی مجلس):
« اقتصاد مقاومتی در حد واژ ه ها مانده است.»
متأسفانه آنچه در برنامه ششم دیده می شود، مانور بیش از حد روی لغو تحریم ها و ورود سرمایه گذاری خارجی است. در حالیکه سرمایه گذاران خارجی برای عمرانی و آبادانی کشور و بهبود شرایط اقتصادی ما به کشورمان نمی آیند، آنها به دنبال اهداف و کسب سودهای قابل توجه از ظرفیت های بازار کشور هستند، تأکید بیش از حد بر سرمایه گذار خارجی می تواند کشور را به یک بازار وارداتی برای محصولات خارجی تبدیل کند. در حال حاضر، بسیاری ازتولیدی های داخلی کشور با یک چهارم ظرفیت خودکار می کنند. آنچه در برنامه ششم باید مورد توجه قرار گیرد، و قرار می گرفت، اِتکا به توانمندهای داخلی برای رشد اقتصادی می بود. نه اینکه بازار را به بهشت واردات کالاهای خارجی تبدیل کنیم.
سرمایه نیروی انسنی که می تواند به عنوان یک مزیت نسبی در مسیر کشور به کار گرفته شود، در برنامه ششم مفقود مانده است.
باز کردن درهای اقتصاد به سوی سرمایه گذاران خارجی، نوعی تهدید است که می تواند تولید کننده داخلی را زمین گیر کند.
قانون اساسی به یکی از وعد ه های مهم دولت تبدیل شده بود، اما بازنگری گذشته، نشان می دهد که این واگذاری ها بیشتر به قشر و گروههای وابسته به قدرت بود نه به بخش خصوصی واقعی.
ایران کشوری در حال توسعه است که در راستای نیل به اهداف چشم انداز 1404 با تکیه بر بنگا ه های کوچک اقتصادی بار هیافتی برای اشتغال جوانان، می تواند الگویی برای جوامع اسلامی بشد(البته نه بادَوَندِ فعلی)