هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

از مشــروطه تا انقــلاب

از مشــروطه تا انقــلاب



به گزارش خبرنگار هفته نامه افق کویر، در شماره قبلی هفته نامه افق کویر، گفتگویی اختصاصی، حجت الاسلام مهدی انصاری قمی با خبرنگار این هفته نامه درج گردید که در ادامه آن را می خوانید.
حجت الاسلام مهدی انصاری قمی با بیان این موضوع که در خصوص مشروطه با مقالات بسیار فراوانی در کنفرانس‌ها، همایش های بین المللی ایران و جهان به عنوان صاحب نظر شرکت کرده گفت: رساله‌ای در این زمینه دارم که 12 سال روی آن کار شده و از منابع مهم مشروطه تلقی می شود، به نام «رویارویی دو اندیشه مشروعیت و مشروطیت» که بحث در مورد قانون حکومت در فقه اسلامی و دیدگاه حکومت های سکولاریسم، حکومت های عرفی و مشروطه که به زبان فارسی آن را به مشروطه بازگرداندیم وگرنه مشروطه از برداشت های قانون انگلستان، فرانسه و بلژیک وارد کشور ما شده است.
انصاری افزود: به نظر من هنوز مباحث مشروطه و قانون اساسی دوران مشروطه تا به حال ادامه دارد و اگر مشروطه را نشناسیم تاریخ بزرگ انقلابی که قبل از انقلاب اسلامی در ایران رخ داده و تحولات فراوانی در کشور ما ایجاد کرده نخواهیم دانست و اگر او را نشناسیم علل شکست آن انقلاب را نخواهیم دانست. ناشناخته ماندن علل شکست آن در حوزه روشنفکری باعث خواهد شد ندانیم حوزه‌ی انقلاب دینی، انقلابی به نام انقلاب اسلامی و دینی برپا کرده است.
وی تصریح نمود: بنابراین بود که مشروطه ی ایرانی اسلامی در انقلاب، عدالت خانه داشته باشیم، سر از مشروطه غربی در آورد. قانون اساسی بلژیک، هلند و فرانسه را با نظارت مهندسین سفارت انگلیس در تهران، امثال چرچیل قانون اساسی آن را ترجمه کردند و به نام قانون اساسی مشروطه ایران، قالب نمودند، هیچ گاه نتوانست مواد قانون اساسی ایران از مواد اسلامی مالامال باشد و یک انقلاب ملی را به ثمر و نتیجه رسانده باشد. متأسفانه انقلاب مشروطه؛ چون قانون اساسی آن از مشروعیت دینی برخوردار نبود هر فردی را به عنوان پادشاه و مسئول و رییس کشور می توانست بپذیرد؛ فقط به این شرط که قانون مشروطه "کنسیتاسیون" را بپذیرد. ما در ایران مشروطه‌ای به شرط اسلام و خواسته ی مردم مسلمان نداشتیم. مشروطه کنسیتاسیون انگلستان و لشارط فرانسه را داشتیم. فرانسوی ها لشارط را به لاشرط و آن را به مشروط تبدیل نموده و قانون اساسی ایران را مشروطه کردند که ساخته و پرداخته کلماتی بود که تمامی آن دروغ بود، در حالی که مردم قانون مشروطه؛ یعنی شَرَطَ یشرِطُ به قانون اسلام در حالی که این‌ها همه ظاهر بود. نام اسلامی گذاشتند تا علما، حوزه‌های دینی، مردم مسلمان و مراجع بر علیه آن قیام نکنند.
انصاری عنوان نمود: اگر در طول تاریخ، مشروطه را مطالعه کنید خواهید دید قدم به قدم سفارت انگلیس و روسیه دخالت دارد. این دو تا از آغاز تا انجام با این که با هم دشمن بودند، ولی در اداره انقلاب مشروطه دخالت کردند. انجمن مشروطه خواهان را تأسیس کردند. تقی‌زاده ها سر کار آوردند و متأسفانه باید بگویم شخصیت‌های ادبی بزرگ مهمی مثل دهخدا فریب خوردند و از حالت روشنفکری به دیگراندیشی افتادند و حاضر شدند قانون مشروطه کنستانسیون لاشارط غرب را به ایران مسلط کنند، ولی از قانون اسلام خبری نباشد. در مجلس شورای ملی رسماً با نامی که مظفرالدین شاه بر مجلس شورای اسلامی نامگذاری کرد دوری کردند صبر کردند تا مظفرالدین شاه از دنیا برود. اسم مجلس شورای اسلامی را به مجلس شورای ملی تبدیل کردند با این بهانه که اگر فردا کسانی در کشور پیدا شوند و قانون اسلام را قبول نداشته باشند و در مجلس شورای اسلامی بیایند علما می‌گویند: چون غیراسلامی است باید خلع شود. نام آن را ملی می گذاریم که هرکسی با هر فکر و اندیشه ای باشد به مجلس شورای ملی بیاید و قانون را تصویب کنند و تا روز آخر هم محمدرضا و پدرش در مملکت حکومت کردند اجازه ندادند قانون اسلامی و تابع شرع اسلام تصویب شود. بی حجابی در مجلس تصویب شد، قسم به کتاب مقدس به جای قرآن تلقی گردید، تاریخ شاهنشاهی به جای تاریخ اسلامی و قمری جایگزین شد، اخراج قرآن از زبان آموزش و پرورش مدارس و دانشگاه ها تصویب گردید با این عنوان که زبان ما زبان فارسی و فردوسی و شاهنشاهی است و نباید عربی در کشور رایج شود.
مهدی انصاری قمی گفت: با ظهور رضاخان که یکی از بزرگترین شخصیت های سیاسی در دوران قزاقی خود به بهائیت دعوت می شود و در سفارت هلند قزاق بود و بعد از آن در پادگان و اردوگاه انگلیس ها میرپنجی را به او پیشنهاد می نمایند و به طور نظامی تربیت می شود و وی را به جای می رسانند که فرمانده لشکرتهران می شود تا در کودتای قزوین به دستور رضا خان از قزوین ارتش وارد تهران گردید. احمدشاه را خلع نمودند، محمدعلی شاه به اروپا فرار کرده بود. محمد حسن میرزا را خانه نشین کردند و مجلسی های بزرگی مثل مدرس را سیلی زدند و از آنان خواستند تا جانشین رضا پهلوی را که آن روز "رضاخان پالان دوز" نام داشت جایگزین نمایند؛ بعدها از خاندان دکتر محمود پهلوی، پهلوی را گرفتند و رضاخان را پهلوی نامیدند و نام پهلوی را در طول تاریخ ثبت احوال ممنوع نمودند و وابسته به دربار رضاخان کردند. فامیل دکتر محمود را هم محمود نامیدند.
وی افزود: طبیعتاً مشروطه کنسیتاسیون و غرب گرا نشان می داد رضاخان از آن زاییده می گردد؛ بعدهم محمدرضا به دنیا می آید و سپس رضای نیم سکه‌ی پهلوی جدید که بچه الواط و اراذلی بود جای محمدرضا آمد و قانون اساسی مشروطه ی غربی جزء درباری وابسته و مزدور و ملتی زیردست گرفتار سیاست های غرب و شرق در اواخر نیز رسماً انگلیس ها و آمریکایی ها کشور را اداره می کردند. روحانیت که در نهضت عدالت خانه جلوی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه ایستادند. نخست وزیر عین‌الدوله بود قدرت وی را محدود کرد و از کار برکنار نمودند در شهرهای ایران قیام نموده و از دولت عرفی قاجار تقاضای قانون عدالتخواهی کردند دوباره سربردارند و احساس نمایند ما در طول تاریخ بعد از اسلام در ایران به حفظ دین، شرف مردم، استقلال، کشور و سرزمین ایران تلاش فراوانی کردند و هزاران شهید تقدیم نمودند. بزرگترین شهید در مشروطه شیخ فضل ا... نوری و ثقه الاسلام تبریزی دوباره احساس نمودند باید قیام کنند که خون شیخ فضل ا... نوری در رگ‌های شخصیت بزرگی مثل مرحوم امام جوشید و خروشید.
انصاری قمی ادامه داد: انقلاب اسلامی بعد از حوادث سقوط مصدق، قیام مرحوم کاشانی، فرار محمدرضا شاه به آلمان و اروپا و همچنین شکست قیام مرحوم کاشانی و کودتای فضل ا... زاهدی به جایی رسید که کشور به تمام معنا همه‌ی شیوه‌ی دینی و سیاسی را از دست داد تا جایی که شخص خود شاه مملکت به یک شخصیت پست از لحاظ جهانی تبدیل گردید. امام فرمودند: مغز من سوخت وقتی دیدم شاه در برابر رییس جمهور آمریکا تعظیم می کند. شاه مملکت ایران باید شاه جهان باشد؛ چرا از یک سگ آمریکایی ارزشش کمتر است. به جایی رسید در تهران که 35 هزار نظامی عالی رتبه آمریکایی حکومت کرده و جالب این جاست که به اسناد مالی ارتش ایران و ارتش دربار به آمریکا مراجعه کنید اسناد در وزارت خارجه و رکن دو ارتش جمهوری اسلامی هست.نشان می دهد هر کدام از افسرها سه برابر حقوق یک افسر آمریکایی دریافت می‌کردند، یک برابر به عنوان آن که افسر هستند دو برابر به عنوان که در میان یک ملت وحشی زندگی می کنند و حق توحش در تهران می گرفتند. طبیعی بود که مشروطه باید شکست می‌خورد. طبیعتاً این بحث هنوز در بین روشنفکران دیگر اندیشمندان غربی ها، وهابیت، روسها و انگلیسیها هنوز جریان دارد. کتاب نارنجی باقی مانده تفکرات و اسناد مشروطه روسهاست با ایران، کتاب آبی ارتباطات دوران مشروطه از انگلیس با ایران می باشد. اسناد دیگری که در این رابطه نوشته شده منتشر گردیده و نشان می دهد در این کشور چه حوادث بزرگی گذشته و چه ملت بزرگ و کشوری را از دست و دهان استکبار غرب و شرق توسط امام امت و شهدا که در این میان جان را در کف دست قرار دادند و ایستادگی نمودند در طول دوران بعد از سال 42 تا 57 کشور را توانستند به ملت خود ایران برگرداندند.