هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

از فرصت سوزی های طلایی تا پیگیری های رحمانی؛

از فرصت سوزی های طلایی تا پیگیری های رحمانی؛



اگه اشتباه نکنم یه ماهی از انتصاب دومین فرموندار غیربومی برا شهرمون بافق تو دولت تدبیر و امید می گذره.
تو اینکه هدف دولتمردای استان - که از دست بر قضا معاون سیاسی امنیتیش همچی؛ بگی ،نگی، مثلا، شاید، احتمالا بافقی باشه – و دلایلشون از ندید کردن بافقی های مستعد برا اینگونه سمتها چیه، اگه کسی چیزی فهمید به ما هم بگه شاید از گمراهی در بیاییم.
نماینده مجلسمون هم می گه با اینکه زاده رحمانی رو فعال و خوب می دونم ، به بالایی ها گفتم که این کار رو نکنین که مردم دو تا شهرسون تو این قضیه ناراحت می شن و از چشم من می بینن و گفتم که خاتمیا از فرموندارشون راضی هستن و بافقی هام که خیلی وقته می گن غیر بومی نمی خواییم اما چکار کنیم که تو این قضیه بیلش گلی برنداشته و شده دیگه!!!
البته بنده خدا راست می گه چون دیده هم هرات و مروست رو ریل خوبی تو پیشرفت افتیده هم بافقیها دیدن از خیلی غیر بومی ها قرار نیست آبی برا مردم بافق گرم بشه و این آخریه به قولی تو دو نیم سال، یَزا قول و وعده و شعار داد و تا دید یه لقمه چرب تر تو طبس هست، فلنگ رو بست و رفت مثل اینکه اصلا یادش نبود قول داده بیاد تو جاده بشینه!
اصلن بی خیال کلاهی که تو این مدت سر بافق رفت ،خبرایی از زاده رحمانی می رسه که می گن ایشون 180 درجه با قبلیه فرق داره.
مثلا میگن آدم پیگریه و همه حرفش اینه که من اجرایی هستم و تو خاتم هم نشون دادم که با همین پیگیری و رفت و اومدا، تونستم چرخه فولاد راه بندازم یا جاده ای که حتی مصوبه ای نداشته تا مروست دوبانده کردم اون هم تو 19 ماه.
می گن این بنده خدا خیلی رک هست و حرف آخر رو همون اول می زنه و دست رو نقطه هایی می ذاره که خیلیا جرات ندارن بگن و بذارن،چه تو رو مردم چه بالادستیا!!
یا مثلا می گن رابطش با مدیرای استانی خیلی خوبه و تو همین یه ماه 10 تا مدیر استانی رو آورده بافق و با 15 مدیر کل و مدیر استانی تو یزد دیدار درست حسابی داشته و مهمتر اینکه این دیدارا رو با حضور شورائیا برگزار می کنه، دقیقا بر عکس قبلیه که شورائیا رو هووی خودش می دونست و تو مقطعی تو فرمونداری راه نمی داد.
چی بگم والا؛ حالا که زاده رحمانی فرموندار بافق شده و الان خیلی زوده برا قضاوت،اما خدا کنه همینطوریا باشه که می گن و بعد از رفتنش چشم وا نکنیم ببینیم مثلا یه تکه ای از شهر به اسم یه شهر دیگه سند خورده ، کلی فرصت طلایی شهرمون سوخته و دوباره بافق شده سکوی پرتاب غریبه ها و به خودش و مردمش هیچی نماسیده باشه.
محمد علی قاسم زاده