هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

آب دریا کاش به سمت آبادی ما بیاید

آب دریا کاش به سمت آبادی ما بیاید



 

«ممل» گفت: آسمان با ما قهر کرده و بارانش را از ما گرفته است! امسال نیز چشمهایمان در انتظار باران است! نمی دانم چرا اینقدر آسمان خسیس شده است! ممل ادامه داد: در قدیم و در مواقعی که خشکسالی بوده یا باران کم می شده، مردم چه
می کردند؟ چگونه مزارع گندم ، جو و یونجه را آبیاری می کردند و علاوه بر همه اینها محصولات جالیزی هم به وفور وجود داشت که صدای ترکیدن خربزه در جالیز از شدت شیرینی و پرآب بودن شنیده می شد!
«آقاتقی» گفت: در قدیم هر وقت آب کم می شده، پدران و نیاکان ما به سراغ قنات رفته، قنات ها را لایروبی می کردند و آب را به داخل آب انبارها و کشتزارها از طریق جوی ها و نهرها می بردند؛ اکنون این گونه نیست و برای کندن یک گز قنات احتیاج به دهها مجوز از اداره آب داریم و در آخر هم می گویند سطح آب پایین آمده و مجوز برداشت این مقدار را به شما نمی‌دهیم؛ در نتیجه این دستورالعمل های دست و پاگیر قنات ها خشک می شوند و همت مردمان به جای کشاورزی به سمت شغل‌های دیگر می رود! این است که خشکسالی سخت تر می‌شود؛ هر چند که خشکسالی همیشه بوده همانگونه که ترسالی بوده است!
ممل گفت: یعنی «کدخدا» باید قوانین جدید بگذارد تا حفر چاه و لایروبی قنات به سهولت انجام بشود؟ آقاتقی گفت: تنها راه آن همین است. راه دیگر این که همانگونه اجداد ما فرسنگ ها قنات حفر می کردند ما نیز آب دریا را به سمت آبادی بکشانیم تا چشمه‌های زمین باز شده و سفره های زیرزمینی پر آب بشود.