هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

« دست‌های پنهانی و سفره رنگین»

« دست‌های پنهانی و سفره رنگین»


« دست‌های پنهانی و سفره رنگین»

در احادیث و روایات آمده است؛ وقتی که در بحبوحه مسائل اجتماعی زمان، امری برای مردم روشن و شفاف نیست و به قول معروف شناخت حق از باطل به آسانی میسر نمی باشد؛ در اینجا مردم باید به دانایان و آگاهان جامعه اسلامی‌مان مراجعه کنند و با کمک و مشاورت از آنها راه درست را از غیردرست بشناسند.
حال امروز بافق و ماجرای خصوصی سازی شرکت سنگ‌آهن حکایت این سخن معروف هست و متأسفانه آن قدر این قضیه پیچ و تاب خورده که مشخص نیست سررشته اصلی کجاست! مانند کلاف سردرگمی که کمتر کسی می‌تواند سرنخ آن را بدست آورد.
حکایت نامیمون این خصوصی‌سازی از کجا شروع شده مشخص نیست؟! چه کسی یا چه کسانی می‌دانستند، نامشخص است؟! منافع چه افرادی به خطر می‌افتد، واضح نیست. چه کسانی از محقق شدن خصوصی‌سازی منفعت کسب می‌کنند باز آشکار نیست! و چرا اکنون باب شده، درست دو سال پس از اردیبهشت ماه 90 و 13 سال پس از تیرماه 79 در بافق که همگی به نوعی به سنگ‌آهن باز می‌گشت!
چه دست‌هایی پنهانی در کار هست تا فکر و ذهن مردم را آشفته کند! و نگرش آنها را به مدیران طراز اول جامعه ناخوب جلوه دهد! این مافیای خطرناک کجاست که تا حداقل بتوان دو کلمه با آن حرف حساب زد!
این مافیا آن مقدار قوی هست که به یک طرفه‌العین 5/71 درصد از سهام شرکت سنگ‌آهن را به کانون بازنشستگان صندوق فولاد واگذار و 5/28 درصد باقیمانده را نیز در فرابورس مطرح می‌کند. به نظر می‌رسد وقت آن است تا این عناصر فرصت‌طلب را شناسایی کرده و به مردم معرفی شوند تا فرق میان خادم و مخدوم شناخته شود! هر چند که تلاش مسئولان محلی تاکنون به نتیجه نمانده و کورسویی از امید از فعالیت‌های آنان به چشم می‌خورد اما نیاز هست تا همچنان این تلاش‌ها تا حصول از طریق قانون پیگیری شود.
محمدحسین تشکری