هفته نامه
« خود شکن آینه شکستن خطاست»
« خود شکن آینه شکستن خطاست»
حال و هوای بافق؛ امروز به جایی رسیده است که بازار عبرتگیری فراوان به چشم میخورد. اگر روزی و روزگاری عبرت گرفتن را در صفحات تاریخ باید جستجو میکردیم؛ امرزو کار به جایی رسیده است که عبرتآموزی به عینه قابل دیدن هست. شاهد ادعا این است کسانی که تا همین چند سال پیش مردم شعار حمایت از آنها سر میدادند و برای رساندشان بر کرسی خدمت، خود را به آب و آتش میزدند و آن هم از نوع اشکآورش؛ اکنون کار به جایی رسیده است که فریاد «حیاء کن»، «شرم باد تو را» و «رها کن رها کن»؛ علیه آنها بلند است! «فاعتبروا یا اولی الابصار» (قرآن کریم) این چه معاملهایی است که با آنان میشود؟ مگر از آنها چه خطایی سر زده که اکنون پاسخش را با اعتصاب و تحصن میدهند! اگر راست و درست و با اطمینان قلبی با مردم حرف میزدند چه اشکالی داشت! آنها که حرف زدن با مردم را به خوبی میدانند و به یاد دارند در فرمانداری در سال 90 چگونه سخن میگفتند! و مردم را دعوت به آرامش میکردند و به آنان میگفتند در هر سنگری که هستیم خدمتگزار خواهیم بود! پس اکنون چه شده که از یاد آن حرفها را بردهاند! چرا با مردم سخن نمیگویند! آیا از یاد بردهاند و یا یادها آنها را از یاد برده است! به گواه تاریخ هیچگاه اذهان مردم خوبیها را از یاد نخواهد برد همچنان که بدیها! به گواه تاریخ آن کسانی که خدمت کردند و یا خدمتشان با تزویر و دورویی همراه بود آخرالامر روزی چهرههای آنها آشکار شد. سره از ناسره! راست از ناراستی، حق از باطل شناخته شد؛ اگرچه برای دیرزمانی راستی و ناراستی با هم آمیخته شوند. «اِنَّ ا.. لایغیر مابقوم حتی یغیر ما بأنفسهم» (قرآن کریم) «خدواند سرنوشت هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد مگر این که خودشان بخواهند.» آن روز مردم خواستند و شد و امروز مردم نمیخواهند و باز خواهد شد.
محمدحسین تشکری