هفته نامه هفته نامه

بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

« این همان سنگ‌آهن است»

« این همان سنگ‌آهن است»


« این همان سنگ‌آهن است»

در حالی که بیش از 30 روز از اعتصاب و تحصن کارکنان بزرگترین معدن روباز کشور می گذرد، هنوز مشکلات بیش از 4 هزار نفر از پرسنل آن‌ها حل نشده است. کارکنان معترض هستند که چرا معدن سنگ‌آهن به یک باره از بخش دولتی خارج و به بخش شبه دولتی واگذار شده است. این کارکنان معتقد هستند که اگر قرار بر فروش این معدن بزرگ باشد، سهام آن اول باید به مردم منطقه می رسید. در نتیجه با اعتصاب معدن خواستند تا فریاد آنها را مسئولان بشنوند؛ اگر چه مسئولان محلی و استانی در حال تلاش هستند تا معضل پیش آمده حل شود اما خبرهای هم به گوش می‌رسد که مسئولان عالی کشور از تعطیلی سنگ‌آهن اطلاعی ندارند و بعضاً گزارشاتی که به آنها شده، معدن را به عنوان یک معدن متروکه نام برده اند. اینجاست که رسانه می‌تواند به وظیفه خود در تنویر افکار عمومی کمک کند و حق از باطل را تمیز دهد. نشریات و سایت‌های محلی توانستند به خوبی این نقش را ایفاء کنند اما شگفتی از صدا و سیما هست که هنوز پس از گذشت سی روز حتی حاضر به پخش خبر و یا حتی درد دل این کارگران نشده است. گویی اینکه این کارگران و مهندسان جزیی از پیکره جامعه اسلامی‌مان نیستند. متأسفانه به همان اندازه که صدا و سیما حاضر نشده اخباری از این تحصن پخش کند به همان اندازه خبرگزاری‌های مغرض خارجی نسبت به پوشش این خبر و تفسیر آن اقدام کرده‌اند. 
حال جای سوال است که چرا صدا و سیما مطابق با آنچه که در اصل یکصد و هفتاد و پنج قانون اساسی آمده که به صراحت اذعان داشته «در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد» چرا فریاد بیش از 4 هزار پرسنل این شرکت و صدای محزون مردم منطقه را به گوش مسئولان نمی‌رسانند. آیا اگر همین امروز شرکت سنگ‌آهن مرکزی حاضر بود برای پخش بازی‌های فوتبالش مبلغ 100 میلیون تومان پرداخت کند باز صدا و سیما حاضر نمی‌شد تا گزارش تهیه کند! پس باید گفت این همان سنگ‌آهن است اما سنگ‌آهنی که به قول  هیچکس به درد دل آنها نرسیده است.
محمدحسین تشکری