نمایش خبر نمایش خبر

مصدومان بدحال

مصدومان بدحال



چرخبال یا هلی کوپتر بر سر «معدن آباد» هر از گاهی سر و کله اش پیدا می شود. به علت دوری معدن آباد از شهر؛ هنوز درمانگاه، امکانات لازم را ندارد تا مریض های بدحال را سریعا دوا و درمان کنند. بدین علت چرخبال می آید و بیماران را یا مصدومان بدحال را در خود می گذارد و سر و صدا کنان به سمت شهر می رود. 
     «ممل» در خانه نشسته بود که به یک باره صدای هلی کوپتر آمد؛ حسنی پسر کوچک ممل گفت: بابا هلی کوبتر آمده، ممل هم گفت؛ بله! جان پدر! صدای آن نزدیک تر شده، ولی ممل تعجب کرد که کسی تو حیاط ندوید و نگاه به آسمان نکرد. قصه براش جالب شده بود! چرخبالی که یک روزی بچه های ده با دست نشان می دادند و حتی دوان دوان راه چینه پشت بام را دو تا یکی، طی می کردند تا به بالای بام برسند و صدا بزنند «هلی کوفتر» امروز عکس العملی نشان نمی دهند! ممل تو همین فکر بود که یهو پسر بزرگتر ممل گفت: بابا! فکر کنم   یه کسی مرده! یا کسی تصادف کرده است که این هلی کوبتر، دوباره آمده است!