نمایش خبر نمایش خبر

اندکی تغییر موضع

اندکی تغییر موضع



«استفان کاوی» نویسنده کتاب بسیار مشهور «هفت عادت مردمان موثر» داستانی جالب نقل می‌کند: دو کشتی جنگی ماموریت یافته بودند برای آموزش نظامی به مدت چند روز در هوایی طوفانی مانور بدهند. من در کشتی فرماندهی خدمت می‌کردم و با نزدیک شدن شب در عرشه کشتی نگهبانی می‌دادم؛ هوای مه‌آلود سبب شده بود که دید کمی داشته باشم، ناخدا نیز در عرشه حضور یافته بود تا فعالیت‌ها را زیر نظر داشته باشد‎.‎
پاسی از شب نگذشته بود که دیده بان گزارش داد نوری در سمت راست جلوی کشتی به چشم می‌خورد. ناخدا فریاد زد آیا نور ثابت است یا به طرف عقب حرکت می‌کند؟ دیده بان جواب داد: ثابت است؛ یعنی این که با ادامه این مسیر با هم تصادف خواهیم کرد. ناخدا به مامور ارسال علائم گفت: به آن کشتی علامت بده که رو در روی هم هستیم توصیه می‌کنیم که ۲۰ درجه تغییر مسیر دهید؛
جواب علامت این بود که: شما باید ۲۰ درجه تغییر مسیر بدهید. ناخدا گفت: علامت بده که من ناخدای کشتی جنگی هستم و آنها باید تغییر مسیر بدهند. پاسخ آمد:، بهتر است شما ۲۰ درجه تغییر مسیر بدهید؛
ناخدا که بسیار عصبانی شده بود گفت: علامت بده که از یک کشتی جنگی این علامت فرستاده می‌شود پس هرچه سریعتر تغییر مسیر دهید. اما پاسخ آمد: ما فانوس دریایی هستیم‎!‎بدانیم قرار نیست همه چیز مطابق میل ما تغییر کند گاهی اوقات باید و بهتر است خود ما تغییر کنیم(‎.‎  (1
اختلاف بر سر یک کتیبه در آستانه مقدس امامزاده عبدا... بافق به یک مناقشه تبدیل شد و کار به دادگاه و محکمه و قضا رسید. اختلافی که می شد با تغییر در نگرش افراد به یک رشد فکری رسید. ماجرا از آنجا آغاز شد که به رسم قدیمی ساخت هر بنا و مرمت کاری آثار تاریخی، کتیبه ایی بر دیوار آن نصب می گردد و از سازندگان آن و تاریخ و زمان آن ذکری به میان می آید تا  در ازمنه و دوران ها به یادگار باقی بماند و بر  بانیان و متولیان آن خدا بیامرزاد گفته شود و باقیات الصالحاتی باشد بر آنان که در احداث این بنا، قلما، قدما  و لسانا زحمتی متحمل شده اند. اکنون این کتیبه با فراز و فرودهای روبرو شده و موافقان و مخالفانی یافته است؛ مناقشه بین اداره اوقاف و امورخیریه بافق با جمعی از ایثارگران که هر دو برای مردم عزیز و بزرگوارند! چه از اداره اوقاف و امورخیریه که در طول این چندسال رونقی به فضای ظاهری  امامزاده داد و توانست از حیث زیباسازی قدمی در شان این امامزاده جلیل القدر بردارد و چه از ایثارگران و رزمندگان دفاع مقدس و در راس آن امام جمعه معزز دیارمان که سیلی خورده این انقلاب هستند. همه این دو گروه با نیت های خالصانه پا به عرصه سازدگی امامزاده گذاشته اند و شکی نیست که بی همراهی هر یک از انها این کار سترگ امکان پذیر نبود. ولی این هم برای واقعا درد است که این نهاد و این عزیزان پا به عرصه جدال و کشمکش بگذارند. اصلا زیبنده هیچ کدام از این جریان ها نیست. به نظر نگارنده اندکی باید در خود تغییر موضع داد و همه گوش به فرمان پدر معنوی شهر مسایل را حل کرد. نه این که بر طبل اختلاف کوفت و هر کس برای فرد دیگر از سر قدرت وارد شود! این سزاور و زیبنده شهر و مردمان دارالشجاعه نیست که بزرگان و عزیرانش ریسمان را آن قدر بکشند که حرمت ها از هم گسسته شود! همیشه و در همه جا و زمانی که بین مردمان اختلاف می افتد این بزرگان و نخبگان جامعه هستند که قدم در عرصه حل و فصل مسایل می گذارند. اندکی تغییر در موضع مسایل را برطرف خواهد کرد. اگر معتقدیم کشتی را ناخدا اداره می کند باید گوش به فرمان ناخدا باشیم! اگر معتقدیم در خانه اگر کس هست یک حرف بس است پس باید گوش به حرف پدر معنوی شهر داده و از او راه چاره را بخواهیم! در این صورت است که کشتی دچار طوفان و حوادث نخواهد شد. لازم است تا اندکی تغییر موضع دهیم تا مسایل از مناقشه و جدال به دور باشد. 
------------
پی نوشت:  
(1) روزنامه اطلاعات، ضمیمه 06/12/95